چشم سوم – آشنایی با چشم سوم و محل آن

چشم سوم چیست؟

چشم سوم با نام علمی غده کاجی به انگلیسی (Pineal gland) یا غده صنوبری یا غده رومغزی (epiphysis gland) شناخته می شود که تودهٔ بافتی مخروطی‌شکل کوچکی است که به وسیلهٔ ساقه‌ای به سقف بطن سوم مغز متصل است  و ممکن است نقطه ی کانونی حس ششم در انسانها باشد.

چشم سوم به صورت طبیعی در تمام افراد وجود دارد و گفته می شود که جایگاه آن در میان دو ابرو قرار دارد. چشم سوم را می توان یک متا ارگان به شمار آورد به اینصورت که عضویست شامل تمام حواس و ذهنیت شخص در کنار یکدیگر و همین باعث عملکرد قدرتمند و فراتر از ذهن آن شده است. چشم سوم سیر تکامل پیچیده ای دارد که این امکان را به شما می دهد تا سیگنالهای اطراف خود را دریافت و حتی سیگنالهایی را ارسال کنید.

چشم سوم انسانها به عنوان یک حس می تواند در جنبه های مختلفی مورد استفاده قرار گیرد. اغلب پیشگو ها از چشم سوم خود برای آگاهی از ارتباطات مخفی میان احساسات ،رفتارها و حتی اجسام مختلف و همچنین برای پاسخ به سوالات گوناگون استفاده می کنند.

افرادی که با انرژی درمانی و مباحث پیرامون آن سروکار دارند از چشم سوم خود برای احساس انرژی های پیرامون خود و دستکاری آگاهانه ی این انرژی ها استفاده می کنند. به عنوان استفاده ی گسترده تر و همگانی تر از چشم سوم می توان به زمانی اشاره کرد که مشغول همدلی با دیگران هستیم، در این زمان در واقع ما از چشم سوم خود برای فهمیدن احساسات طرف مقابل استفاده می کنیم و متناسب با اطلاعات دریافتی از چشم سوم واکنش نشان میدهیم. همچنین مثالهای بسیاری وجود دارد تا نشان دهد همه ی ما به صورت روزانه از چشم سوم خود استفاده می کنیم.

دیدن با چشم سوم

آیا میتوان انرژی های پیرامون را دید؟ اگر منظور شما همانند دیدن اجسام اطرافتان باشد جواب ‘نه’ است. در حالی که چشم ما می تواند نتایج انرژی را در عمل ببیند، منظور از مشاهده انرژی به طور مستقیم موضوعی دیگر است. چشمان ما تنها قادر به دیدن چیزهایی هستند که متناسب با ساختار چشم برای دیدن طراحی شده اند. اما کاری که چشم سوم ما انجام میدهد پردازش اظلاعات پیرامون و انتقال آن به یکی از حواس قابل درک ما است و از این طریق میفهمیم که انرژی کجا وجود دارد و به اصطلاح آن را می بینیم.

کشف رمز و راز جادو و پیشگویی

اگر در مورد انرژی های اطراف خود فکر کنید مغز سعی میکند تا آنها را به تصویر کشیده و اطلاعاتی در اختیار شما قرار دهد. بهترین روش برای درک انرژیهای اطراف استفاده از ابزارهای در دسترسمان است، همان حواس پنجگانه! تمرین این روش منجر به یک قدرت عرفانی میگردد و افراد را قادر به دیدن و پیش بینی فرآیندها و حوادث و هر آنچه که از لحاظ جسمی وجود ندارند، میکند. این فرآیند بسیار وابسته به تفسیر و تعبیر شما از هر آنچه که درک میکنید است و از این رو ممکن است تفاوت بسیاری میان برداشت افراد مختلف وجود داشته باشد. به طور مثال وقتی شما از یک فنجان صحبت میکنید افراد مختلف فنجان های متفاوتی را در ذهن خود مجسم میکنند و این همان برداشت های متفاوت از یک موضوع واحد تلقی میشود.

تشخیص باز بودن چشم سوم

برای اینکه بدانید چشم سوم شما باز است یا نه انگشت میانی دستتان را از فاصله ی ۱۰ سانتی متری و به آرامی به میان دو ابروی خود نزدیک کنید. در صورتی که حسی مانند درد و یا قلقلک در این حس کردید چشم سوم شما فعال است. فقط توجه فرمایید که انجام چندین باره ی این عمل ممکن است باعث بروز سر درد شود.

نحوه تقویت چشم سوم

روش اول:

شما هر شب يا هر وقتی که بيکار بوديد ميتوانيد اين ناحيه را ماساژ دهيد و يا حتی آنرا به آرامی بخارانيد. شما ميتوانيد از اجسام بهم ريخته که شکل خاصی روی آنها نقش نبسته است بدنبال تصوير خاصی بگرديد مانند اشکالی که روی سنگهای مرمر تشکيل ميشوند، اگر بعد از مدتی توانستيد اين تصاوير را حرکت دهيد که بسيار عاليست برای مثال شما فردی را در تصوير پيدا مينکيد حالا خوب دقت کنيد ممکن است اين فرد به شما بخندد و يا اخم کند يا به سمت شما برگردد و شما را نگاه کند و رويش را از شما برگرداند.

روش دوم:

شرایطی مانند زمانی که بسیار خسته هستید را در ذهن خود مجسم کنید. گویس توانی برای سرپا ماندن ندارید. زمانی را به یاد آورید که باز نگه داشتن چشمانتان کاری بسیار طاقت فرسا بود و به شدت به خواب نیاز داشتید.

اگر موفق شوید و این صحنه ها و حالتها را به درستی در خود ایجاد کنید، احساسی خواهید داشت که گویی تلاش می‎كنید یك پرده‎ی خیالی سنگین را از پشت چشمهایتان بلند كنید. در چنین حالتی ماهیچه‎های چشمهایتان خوب پاسخ نمی‎دهند، بنابراین كار شما تقریباً بطور كامل ذهنی است.

چند لحظه صبر كنید تا این حالت را به خوبی مجسم كنید. كوشش برای باز نگه‌داشتن چشمان خسته، یك تحریك ذهنی قوی در چشم سوم ایجاد می‎كند و به تدریج باعث باز شدن آن می‎شود. اما چگونه؟

اگر این فعالیت ذهنی به اندازه كافی ادامه پیدا كند و تلاش ذهنی كافی صرف آن شود، چشم سوم شما شروع به باز شدن خواهد كرد. اگر شما فعالیت گشایشی ذهن را هنگامی كه در حالت آرامش هستید و موضوعی در میدان دید شما قرار دارد ( و بطور مستقیم در حال نگاه كردن به آن نیستید ) انجام دهید، دید هاله‎ای خودبخود ایجاد خواهد شد.

توصیه: مركز بین دو چشم (روی پیشانی) را به نرمی با ناخن بخارانید. این كار به شما كمك خواهد كرد كه این نقطه را با آگاهی جسمانی خود به دقت هدف بگیرید.

آگاهی جسمانی خود را به ناحیه بین چشمهای خود منتقل كنید. با تمركز كامل از این ناحیه آگاه شوید. این ناحیه را به صورت ذهنی بالا بكشید. چنان كه گویی تلاش می‎كنید پلكهایتان را به زور باز كنید. اما به ماهیچه‌هایتان در این ناحیه اجازه ندهید كه منقبض شوند یا به هر صورت دیگر پاسخ بدهند ( این تلاش كاملاً ذهنی است
احساس خود را به دقت مورد توجه قرار دهید. تصور كنید كه چشمهایتان خیلی سنگین شده‎اند؛ به آنها اجازه دهید كه بسته شوند، و چند بار پلكهایتان را به‌هم بزنید. توجه كنید كه برای این كار از كدام ماهیچه‌ها استفاده می‎كنید.

همین فرمان عضلانی را از طریق آگاهی جسمانی ذهن خود در آن ناحیه به كار ببرید، اما دیگر به ماهیچه‌های پلكهایتان اجازه ندهید كه از فرمان اطاعت كنند.

این كار را دوباره و دوباره تكرار كنید ( بالا بكشید، بالا بكشید، بالا بكشید… ) چنان كه گویی یك وزنه‎ی خیالی سنگین را از پشت چشمهایتان بلند می‎كنید.

این كار را بارها تكرار كنید، اما به خودتان ( یا هیچ یك از ماهیچه‎هایتان ) اجازه‎‎ی انقباض یا پاسخ ندهید. این كار در آغاز كمی دشوار است، اما با كمی تمرین به راحتی در انجام آن مهارت و تسلط پیدا می‎كنید.

این فعالیت گشایشی ذهنی خیلی مهم است. اگر می‎خواهید به روشن‌بینی و سایر توانایی‌های روحی دست پیدا كنید، این تمرین اولین قدم برای یادگیری كنترل چشم سوم است

در مراحل اولیه ممكن است احساس كنید كه ناحیه وسیعی از بالای ابروهایتان را بالا می‎كشید، حتی تمام پیشانی خود را . این مورد اشكالی ندارد و باز هم می‎تواند تأثیر لازم را برای باز كردن چشم سوم شما داشته باشد. با تمرین بیشتر خواهید توانست حوزه‎ی تمركز فعالیت ذهنی خود را كاهش دهید و آن را به ناحیه‎ی بین ابروها ( چشم سوم ) محدود كنید.

اگر این فعالیت گشایشی ذهنی را ادامه دهید، چشم سوم خود را تحریك كرده ، آن را فعال خواهید ساخت. تمركز یكنواخت و آرام شما روی یك شیئ، چشم سوم شما را با انرژی ساطع شونده از آن شیئ هماهنگ خواهد كرد. این انرژی به مركز بینایی مغز شما ارسال می‎شود و در آنجا بعنوان یك تصویر ( یك نوار روشن از نور رنگی ) تفسیر می‎شود.
توصیه: هر گاه در انجام این عملكرد گشایشی ذهنی، تمركز و تسلط كافی كسب كرده، آنرا بصورت ذهنی اجرا كنید، متوجه خواهید شد كه وزنه‎ی خیالی پشت چشمهای شما در یك سمت آسانتر از سمت دیگر بالا كشیده می‎شود،كه معمولاً سمت راست آسانتر است. اصولا‎ً این احساس ناشی از تفاوت بین دو نیمكره‎‎ی مغز شما است كه استفاده از یكی به مراتب آسانتر از دیگری است ( نیمكره‎ی غالب ). اگر این مورد برای شما ایجاد اشكال می‎كند، با یك فعالیت چرخشی ذهنی، در جهت چرخش عقربه‎های ساعت در ناحیه‎ی بین ابروها، چشم سوم خود را تحریك كنید. منظور از جهت چرخش عقربه‎های ساعت این است كه صورت خود را به عنوان صفحه‎ی ساعت در نظر بگیرید و جهت صحیح چرخش را با آن بسنجید. برای این فعالیت چرخشی نیز از همان فرمان ذهنی عضلانی استفاده كنید كه قبلاً برای باز كردن چشمهای خسته به كار می‎بردید. اما اكنون آنرا برای چرخش به كار ببرید، چنان كه گویی با حركت چرخشی یك مداد، این ناحیه را تحریك می‎كنید. بهترین روش این است كه برای فعال كردن چشم سوم خود تمرین گشایشی اصلی و این تمرین چرخشی را یك در میان انجام دهید. فعالیت گشایشی ذهنی به هر حال برای هماهنگ كردن چشم سوم شما با هاله لازم است.

توجه: به یاد داشته باشید كه همه‎ی این تمرینهای محرك انرژی، به آگاهی جسمانی موضعی خصوصاً آگاهی موضعی در سطح پوست وابسته‎اند. برای اینكه این تمرینها مؤثر باشند، باید احساس كنید كه آنها واقعاً اتفاق می‎افتند.

روش سوم:

یک قطعه فیروزه یا زیورآلات فیروزه را به مدت ده دقیقه بر روی خاک باغچه در آفتاب گذاشته و سپس بمدت بیست دقیقه آن را بر روی چشم سوم خویش قرار دهید. این روش می بایستی هر روز به طور متوالی تکرار گردد. چنانچه حتی یک روز فاصله بیفتد، اثر پنج روز از بین می رود.

انجام طولانی مدت روش فوق باعث باز شدن نیروی چشم سوم و رویت موجودات ابعاد دیگر و وقایع جهان های مختلف مادی و معنوی خواهد شد. البته انتظار می رود که افراد کمی از این روش طولانی مدت استفاده نمایند.

 

 

2 comments

  1. کوانتوم

    سلام..من خودم چشم سومم بازه.چیزهایی ک اینجا نوشنه شده بیشتر شبیه خیال پردازی و‌تقویت توهم است یا از دیدگاه روانشناسی تبدیل کردن افراد به یک فرد اسکیزویید ..

    اصلا اینطور نیست ک نوشته شده،،، این مطالب کاملا از زبان فردی نگاشته شده ک خود اصلا چشم سوم بیداری ندارد و فقط شنیده

  2. Zoha

    سلام و خسته نباشید . من از کلاس اول تا الان همیشه انگشتمو زندیک پیشونیم میکردم و حس قلقک خیلی برام جالب بود و برا دوستامم امتحان میکردم . حالا بعد از ۸ سال تازه مطلب شما رو خوندم و دقیقا همون کارایی رو که اینجا نوشته شده بود (غیر از سنگ ها )رو از بچگی انجام میدادم . جالب بود وقتی با چشمای بسته به پایین نگاه میکردم این حس قلقلک تا وسط مغزم و وقتی به راست نگاه میکردم می‌رفت سمت چپ و… کلا مخالف حرکت میکرد . بعد وقتی پشت سره هم چشممو به جهات مختلف میبردم ، به صورت یه دایره میخواست بچرخه . ولی هیچوقت نتونستم کامل بچرخونمش نمیدونم . یا زور میخواست یا آرامش ولی هیچوقت یه دایره کامل نچرخیده . ممنون بابت این سایتتون واقعا بعد از ۸ سال داشتن این حس ها ، بعد از اینکه سرچش کردم و مطلب شما رو دیدم ، واقعا هیجان زده شدم که بدون خوندن همچین مطلبی من اینکار هارو انجام دادم و همچین حس هایی داشتم . ولی متاسفانه یه مدت کنار گذشته بودمش و وقتی میخواستم برگرده ، برنمیشگت . دیگه باهاش حرف زدم که عجله ای نیست و .. آرامش دادم بهش و حس قلقلک برگشت . ولی این روزا خیلی دارم سردرد میگیرم . خیلی خیلی زیاد . دیگه نیازی به انگشت وکارای دیگه نیست . اسمش که میاد حس قلقلک کل پیشونیمو میگیره و بعدش کلی سردر دارم . حتی الان که دارم اینو می‌نویسم . نمیدونم بازی باهاش درسته یا نه ولی این سردرد ها خیلی داره اذیتم می‌کنه کله شبو بی خواب میشم ساعت ۴ صبح از خواب پا میشم و خداروشکر با وجود بیخوابی ها و غیبت های کلاسی که از روی بی حالی و سردرده ، درسامو با دوبار خوندن کامل حفظ میکنم و از این لحاظ اوکیم. ولی باز میترسم این سردرد ها کار دستم بده . شما پیشنهادی دارین ؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای مخفی کردن این بخش، بیرون از کادر کلیک کنید
مقایسه